نوشته های من

داستان کوتاه- شعر-داستان بلند

نوشته های من

داستان کوتاه- شعر-داستان بلند

دلبرکان خفته

آرامش در پس پنجره ها مرده است
باز هم نا آرامی خودنمایی میکند
انتظار ، کابوسهای آشفته را زنده میکند
دلتنگی در میان ملحفه های خالی خوابیده اند
آسمان می غرد
ترس پاورچین پاورچین قدم در تنهایی ها میگذراد
همدم میشود، سخن میگوید
دلبرکان خفته بیدار میشوند
پریشان میشوند
و باز سر بر بالین میگذارند
به انتظار میمانند
نظرات 11 + ارسال نظر
ایده دوشنبه 5 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 12:48 ب.ظ

آرامش منم در پس پنجره ها مرده... حالا چرا؟ نمی‌دووووووووونم!

سحربانو دوشنبه 5 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 04:01 ب.ظ http://samo86.blogsky.com

به به
فکر کنم این پسمل خوشگله کار خودشو کرده ها.
خوب طبع نوشتنی به مامانش داده:)

چه میدونم سحر جون.

الهه ... دوشنبه 5 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 05:40 ب.ظ http://ela7.blogfa.com/

دلبرکان خفته اگر می دانستند بیداری چقدر درد است، هیچ گاه از خواب بر نمی خواستند...

inموریx سه‌شنبه 6 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 03:34 ب.ظ http://inmorix.persianblog.ir

جالب بود...

آرمین آران سه‌شنبه 6 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 03:50 ب.ظ http://aranlar.blogsky.com

سلام
دلبرکان خفته سر از بالین برندارید
که اگر غیر از این کنید
دیگر سری برای گذاردن بر بالین نخواهید داشت

هستی‌ سه‌شنبه 6 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 09:23 ب.ظ http://hastinike.blogspot.com/

اما به نظر میاد در پایان، آرامش جای پریشانی رو میگیره، امیدوارم منظور همین باشه و ار نه زندگی‌ سیاه میشه.

امین جون سه‌شنبه 6 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 10:46 ب.ظ http://morpheus.blogsky.com

کم نظیر بود!

این شکل کامنتها از شما بعیده امین جوووون:)

امین جون پنج‌شنبه 8 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 12:27 ق.ظ http://morpheus.blogsky.com

جسارته!
ما کی باشیم که با شما و آقا بهراد درگیر شیم!
به این آب باریکه مجازی خودمون قانعیم! نمی خواییم از کامنت گذاشتن بیوفتیم!

کارمند کوچولو پنج‌شنبه 8 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 08:40 ق.ظ http://edarehyema.blogsky.com

سلام نازلی جون.. چطوری؟ نی نی کوشولو خوبه؟
متنت هم خیلی قشنگ بود.. موفق باشی عزیزم

مرسی عزیزم. همه خوبیم.

مهدی جمعه 9 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 10:41 ب.ظ http://ultraesfand.blogfa.com

خب نازلی خانم اجازه بفرمایید ما هم از همینجا مراتب تعریف و تمجید فراوان خودمون را از این شعر بسیار عالی شما داشته باشیم و در راستای اینکه گردن ما از مو هم نازکتر هستش ، هیچ وقت دلمون نمی خواد برای نویسنده ای که این همه طرفدار پر و پا قرص داره خدای نکرده زبونم لال تکدر خاطری پیش بیاریم
همچنین از اینکه بعضی از دوستان (‌ اصلن منظورم شما نیستید امین جان ! ) با شجاعت هر چه تمام تر متوجه اشتباه خود در نحوه کامنت گذاشتن شده و درس عبرت گرفته اند مراتب خوشحالی و همدردی ! خود را اعلام می نماییم
پیشاپیش از انتشار این کامنت جهت اطلاع عموم دوستان تشکر میکنم
با سپاس فراوان
یک کامنت گذار نادم

صادق شنبه 10 اسفند‌ماه سال 1387 ساعت 09:05 ق.ظ http://pelak21.blogfa.com

سلام .
در راستای کامنت های پر از توبه و اعتذار دوستان خطاکار ،‌ بنده کمال تحسین خودم رو در مورد شعر زیبای شما اعلام می کنم. شعرتون بسیار قشنگ بود و بسیار شخصی بود و من با عرض معذرت احساس می کنم یک مقدار فضاهای قبلی تکرار می‌شوند .
موفق باشید.

بابا بس کنید این مسخره بازیها چیه در آوردین. با انتقادتون موافقم.
لطفا از این حرفا نزنید .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد