نوشته های من

داستان کوتاه- شعر-داستان بلند

نوشته های من

داستان کوتاه- شعر-داستان بلند

خیال میکنه آدمه

- گاهی دلم میخواد فک این دخترو بیارم پایین.. 

: باز چی شده؟ 

- فکر میکنه چون فوق لیسانسه یا چهار تا کتاب خونده آدمه، 

: تو که اخلاقشو میدونی، محلش نزار. 

- راجع به هر چی که حرف میزنی میپره وسط و یه توضیح ابلهانه میده، انگار حرف نزنه میگن لاله، 

: آره میدونم، 

- اگه بگی مثلا فلانی خودکشی کرد هم فک کنم بگه منم که خودکشی کرده بودم ... 

: چه مثلایی مزنیا... ولش کن حرص نخور، گور باباش. 

- آخه باید هر روز به مزخرفاتش گوش بدم هر روز ببنمش ، هیچ قبرستونی هم نمیره، همینه که تا حالا هیشکی نگرفتتش. 

: منم نگرفتن اخلاقم بده ؟ 

- نه بابا تو بدتر از من کارات دقیه، باید کلی صبر کنی بعد... 

: این یکی رو راست گفتی، راستی خبرداری....

نظرات 13 + ارسال نظر
zahra دوشنبه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 12:12 ب.ظ http://darsayesareshab.blogsky.com

سلام - من برای بار اول که نوشته ی شما رو خوندم - با احساس می نویسید
راستی هنوز منم نگرفتن - ولی قسم می خورم که اخلاقم زیاد هم بد نیست :P

مرسی لطف دارین.

بهاره دوشنبه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 01:30 ب.ظ http://rouzmaregiha.blogsky.com

سلام دوستم
خوفی؟
آی گفتی آی گفتی... من هم تو اداره ام یکی مثل این دختره داریم و هم در فامیلمون... تا آدم میگه من فلان کار رو انجام دادم فوریه میگن ما زودتر انجام دادیم بعد حتی اگه خودشونم انجام نداده باشند از در و همسایه و فامیلهاشون مایه میایند و بالاخره اجازه نمیدهند تو بگی من اول این کار رو انجام دادم... من فکر کنم از بس عقده دارند اینجوری میکنن...
مواظب خودت باش دوست جون:-*

روحا دوشنبه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 02:57 ب.ظ http://www.baloot.blogsky.com

سلام مهربون
میگم نوشته هات ساخته ذهن هست یا بر اساس واقعیت البته اگه دوست داری میتونی جوابم رو بدی اما اگه ساخته ذهن هست باید بگم که ذهن خلاقی داری

امیدوارم میزبان مهربانی ات باشم
پایدار باشی

گاهی واقعیت گاهی ساخته ذهن گاهی برگرفته از یک اتفاق گاهی از یک فیلم گاهی یک لحظه زندگی پر از سوژه است که میتوان بر روی کاغذ آورد البته اینجا بر روی صفحه مانیتور:)
به هر حال شما دوستان به من خیلی لطف دارین.

سحربانو دوشنبه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 04:01 ب.ظ http://samo86.blogsky.com

آای گفتی‌ دوست جونم ، آای دلم می‌خواد بزنم این جور آدمارو بترکونم از بس اعصاب واسه آدم نمیذارن:( پسملی ، عشق من چطوره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

خوبه خاله جون مرسی عزیزم.

شاذه دوشنبه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 10:52 ب.ظ http://moon30.blogsky.com

غیبت غیبت غیبت... قصه ی تلخ و تکراری!! کاش این عادت زشت رو کنار می ذاشتیم و انرژیمونو برای زندگی خودمون نگه می داشتیم!

راس میگی ولی خوب گاهی آدم اگه غیبت نکنه که میترکه.

hasti دوشنبه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 11:56 ب.ظ http://www.hastinike.blogspot.com/

اینجور نمونه‌ها کم نیستن، نظر ندن، انگار عقب موندن..

پرنیان سه‌شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 01:06 ق.ظ http://missthinker1992.blogfa.com

اگه اون دختره کلی ایراد داره اینام یه ایرادایی دارن!اولی یه مقدار پر حرف به نظر می رسه!!

همه ایراد دارن عزیز دلم همه .

غزلک سه‌شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 02:51 ب.ظ http://golemamgoli.blogsky.com/

از دست تو نازلی!

جالب بود:)

صادق سه‌شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 03:47 ب.ظ http://www.pelak21.blogfa.com

سلام
مثل اینکه دل همه دوستان از دست اینجور آدمها خونه. من اگر کسی زیاد از خودش تعریف بکنه بدم نمی آد.
بگذارین تعریف بکنه . البته این کار یه جورائی مشکل روانی می تونه باشه .
باید یه جوری نقصها و اشتباههای همدیگه رو تحمل کنیم دیگه .
موفق باشید

هایده شنبه 18 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 09:51 ق.ظ

حالا وسط این دعوا من حس فمینیستی ام گل کرد.
درسته که پز دادن بده ولی بهتر از این القاب دکتر و مهندسه که این آقایون فرت و فرت به خودشون می بندن. اصلا انگار طرف اسم نداره.
دکتر فلان چیز چی شد...
مهندس بیسار چیز رو چی کار کردی....
بدبختی اینه که این قدر دکتر و مهندس الکی خدا رو شکر توی این مملکت ریخته که وقتی یکی مهندس صدا میکنه همه برمی گردند.

فکر کنم یه خورده بی ربط بود...

امین یکشنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 12:56 ق.ظ http://morpheus.blogsky.com

نازلی جان!
سلامن علیکن!
خانوم جان از شوما بعیدس!
بابا همین روزها باید برای این رامانت بریم خواستگاری... چه کار به کار مردم داری؟ ولش کن؟
من که می دونم پشت اون ستاره حلبی قلبی از طلا داری...والا به خدا!

دزموند سه‌شنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 09:16 ب.ظ

این یکی رو خیلی دوست داشتم خیلی برام تصویری بود.
دیالوگ نویسیت خوب
ادامه بده

مرسی محمد جان
لطف داری.

زهرا چهارشنبه 2 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 12:07 ق.ظ http://sedayam-kon.mihanblog.com

من اخلاقم خوبه . باور کن. شاید واسه همینه هنوز نگرفتم!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد