نگاه دخترک به روی رد خون پالتوی مرد خیره ماندترس در چشمانش به اوج رسید پاهایش سر شده بودتوان راه رفتن نداشتنمیدانست آیا آن موجود بزرگ پشمالو او را هم دیده است؟