باید

هرگز دلیلش را نمیفهمید که چرا باید هر هفته آنها را ببینند

هرگز نمیفهمید دلیل این همه محبت اجباری چیست؟

دلیل دید و بازدید های احمقانه ایی که کاملا اجباری است چیست؟

باید وقتش را برای عده ایی که برایشان بزور لبخند میزد می‌گذراند و لحظه های زیبای زندگی اش را برای آنها از دست میداد

باید برای دیگران زندگی میکرد

چرا که او اینطور میخواست، پس زندگی زناشویی اجبارهایی داشت که باید تحملشان میکردی صدایت هم لام تا کام در نمیآمد.

باید هم تحمل میکردی هم لبخند میزدی

باید باید باید باید

دیگر حالش از این بایدها بهم میخورد

و از خودش منزجر بود که لبخند میزد و تحمل میکرد