آرامش در پس پنجره ها مرده است
باز هم نا آرامی خودنمایی میکند
انتظار ، کابوسهای آشفته را زنده میکند
دلتنگی در میان ملحفه های خالی خوابیده اند
آسمان می غرد
ترس پاورچین پاورچین قدم در تنهایی ها میگذراد
همدم میشود، سخن میگوید
دلبرکان خفته بیدار میشوند
پریشان میشوند
و باز سر بر بالین میگذارند
به انتظار میمانند
آرامش منم در پس پنجره ها مرده... حالا چرا؟ نمیدووووووووونم!
به به
فکر کنم این پسمل خوشگله کار خودشو کرده ها.
خوب طبع نوشتنی به مامانش داده:)
چه میدونم سحر جون.
دلبرکان خفته اگر می دانستند بیداری چقدر درد است، هیچ گاه از خواب بر نمی خواستند...
جالب بود...
سلام
دلبرکان خفته سر از بالین برندارید
که اگر غیر از این کنید
دیگر سری برای گذاردن بر بالین نخواهید داشت
اما به نظر میاد در پایان، آرامش جای پریشانی رو میگیره، امیدوارم منظور همین باشه و ار نه زندگی سیاه میشه.
کم نظیر بود!
این شکل کامنتها از شما بعیده امین جوووون:)
جسارته!
ما کی باشیم که با شما و آقا بهراد درگیر شیم!
به این آب باریکه مجازی خودمون قانعیم! نمی خواییم از کامنت گذاشتن بیوفتیم!
سلام نازلی جون.. چطوری؟ نی نی کوشولو خوبه؟
متنت هم خیلی قشنگ بود.. موفق باشی عزیزم
مرسی عزیزم. همه خوبیم.
خب نازلی خانم اجازه بفرمایید ما هم از همینجا مراتب تعریف و تمجید فراوان خودمون را از این شعر بسیار عالی شما داشته باشیم و در راستای اینکه گردن ما از مو هم نازکتر هستش ، هیچ وقت دلمون نمی خواد برای نویسنده ای که این همه طرفدار پر و پا قرص داره خدای نکرده زبونم لال تکدر خاطری پیش بیاریم
همچنین از اینکه بعضی از دوستان ( اصلن منظورم شما نیستید امین جان ! ) با شجاعت هر چه تمام تر متوجه اشتباه خود در نحوه کامنت گذاشتن شده و درس عبرت گرفته اند مراتب خوشحالی و همدردی ! خود را اعلام می نماییم
پیشاپیش از انتشار این کامنت جهت اطلاع عموم دوستان تشکر میکنم
با سپاس فراوان
یک کامنت گذار نادم
سلام .
در راستای کامنت های پر از توبه و اعتذار دوستان خطاکار ، بنده کمال تحسین خودم رو در مورد شعر زیبای شما اعلام می کنم. شعرتون بسیار قشنگ بود و بسیار شخصی بود و من با عرض معذرت احساس می کنم یک مقدار فضاهای قبلی تکرار میشوند .
موفق باشید.
بابا بس کنید این مسخره بازیها چیه در آوردین. با انتقادتون موافقم.
لطفا از این حرفا نزنید .