نوشته های من

داستان کوتاه- شعر-داستان بلند

نوشته های من

داستان کوتاه- شعر-داستان بلند

بمب ساعتی


صدای تیک تیک در تاریکی اتاق درست مثل بمب ساعتی بود


و تلاش برای نشنیدن صدا کاملا بیهوده بود


افکار احمقانه با تصویرهای گنگ تاریکی در هم آمیختند


و زمانی که چشمانش گرم شد بمب ترکید


ساعت برای رفتن به سر کار زنگ می‌زد

نظرات 22 + ارسال نظر
جاسیگاری پنج‌شنبه 6 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 01:17 ب.ظ http://www.jasigari.blogfa.com

دیگر از ساعت پنج صبح و نرسیدن به رویا خسته ام
بیا برویم

مهدیه پنج‌شنبه 6 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 08:53 ب.ظ http://badoom.blogsky.com

بیخوابی رو خیلی خوب به تصویر کشیده بودی به نظرم. کوتاه و واضح بی هیچ توصیف اضافی

مشی خانوم پنج‌شنبه 6 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 11:02 ب.ظ http://mashi.blogsky.com

عالی بود نازلی جان ! تصویر سازیت حرف نداره! من آپ شدم!

مجید جمعه 7 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 10:14 ق.ظ http://23da.com

خواب از پی ِآن آید
تا عقل ِتو بستاند
دیوانه کجا خسبد
دیوانه چه شب داند؟

مهرانی... شنبه 8 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 10:29 ق.ظ http://mehranweblog.blogsky.com/

زود تر میخوابید خوب!!!
یا سر کار نمیرفت.... آخرش اخراج می شد.

سبزه خانوم شنبه 8 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 11:21 ق.ظ http://awoman.blogsky.com

یک چیزی که همیشه برای من جالبه اینه که چطور آدم از اول یه خوابی رو می بینه که در طی ماجراش یک تلفن زنگ زدنی یا مثلا بمب ترکیدنی یا حتی صدا کردنی وجودداشته باشد و آنوقت دقیقا آن صحنه از نظر زمانی منطبق شود با زنگ زدن ساعت یا صدای زنگ در یا صدا کردن کسی در واقعیت !

شاید مدتیه که ساعته زنگ میزنه و ما نمیفهمیم و حسابی خوابیم در نتیجه مغز خواب اونو میبینه. شاید هم نمیدونم:)

سایه شنبه 8 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 11:40 ق.ظ http://www.roozaye-rafte.blogsky.com

من و شب با هم دوستیم...
نمی شه وقتی به هم می رسیم بخوابیم...
توصیفت عالی بود:*

سایه شنبه 8 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 12:08 ب.ظ http://www.roozaye-rafte.blogsky.com

در جواب سوالت:
آخه هنوز عاشقشم...اما خودم هم می دونم اشتباهه

زهره شنبه 8 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 01:20 ب.ظ http://www.dena-zagros.blogsky.com

از لطفت ممنونم نازلی جان.

بهاره شنبه 8 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 02:35 ب.ظ http://rouzmaregiha.blogsky.com

سلام نازلی جان
خوبی؟
یعنی صدای این بمب از بمب واقعی خیلی بدتر و وحشتناکتره... من که واقعا تحمل شنیدنش و ندارم:(
مرسی از پیام دلگرم کننده ات دوستم.:)
شاد و سرفراز باشی.
در پناه حق:-*

گاهی از بمب هم بدتره، مخصوصا وقتیکه خوابت می‌یاد و باید بیدار شی.

آرمین آران شنبه 8 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 05:36 ب.ظ http://aranlar.blogsky.com

سلام
وای چه مصیبتیه بی خوابی
زمان دانشجویی که من روزی سه چهار ساعت بیشتر نمی خوابیدم
هم خونم میومد پیشم میگفت آرمین باز هم هوا روشن شد
-----------
شیطان پاشنه بلند می پوشد رو دارم آپ میکنم
سر بزن
خوشحال میشم.

inmorix شنبه 8 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 08:19 ب.ظ http://www.inmorix.persianblog.ir/

سلام...وبلاگتون خیلی جالبه...موفق باشین...دوست داشتین به منم یه سری بزنین...شاد باشین....

پارس فیلم یکشنبه 9 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 07:47 ق.ظ http://parsfilm.blogsky.com

سلام . نازلی خانم ممنونم از اینکه به وبلاگ من توجه دارید و ممنونم از اینکه نظرات خودتون را در مورد مطالب وبلاگ ارسال می کنید .
اگر تمایل داشته باشید می تونیم با هم تبادل لینک داشته باشیم .
با بهترین آرزوها برای شما.

خواهش میکنم خوشحال میشم.

محمد فهندژ یکشنبه 9 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 10:18 ق.ظ http://www.ottelo.blogsky.com

اول : متن زیبایی بود - تصویرهای جالب .
دوم : برای بهتر و هیجان کافی دادن به جمله ی آخر شاید اگر تیک تیک را در جمله ی اول نمی آوردید بهتر بود .
سوم : تشکر از بازدید شما از کلبه ی عمو تم .

شادی یکشنبه 9 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 10:40 ق.ظ http://khoone-eshgh.blogsky.com

قشنگ بود. موفق باشید . ممنون که بهم سر زدین

کارمند کوچولو یکشنبه 9 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 11:03 ق.ظ http://edarehyema.blogsky.com

چه بامزه.. تعبیر جالبی بود

مشی خانوم یکشنبه 9 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 11:57 ق.ظ http://mashi.blogsky.com

آپ نمی شی؟ من که حالا حالاها حس ندارم! غمگینم!

چشم عزیزم. چرا غمگینی گلم نبینم. البته خودم هم حوصله ندارم.

سحربانو یکشنبه 9 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 01:59 ب.ظ http://samo86.blogsky.com

سلام نازلی جون
خوبی؟
خیلی خوشحال شدم باز تو خونمون دیدمت.
من لینکت کردم عزیزم.

سارا یکشنبه 9 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 02:26 ب.ظ http://www.afsos.blogsky.com

من امشب تا سحر خوابم نخواهد برد



همه اندیشه ام اندیشه فرداست



وجودم از تمنای تو سرشار است



زمان در بستر شب خواب وبیدار است



هوا آرام ، شب خاموش ، راه آسمان باز



خیالم چون کبوتری وحشی می کند پرواز



رود آنجا که می بافند کولی های جادو ، گیسوی شب را



همان جاها، که شب در رواق کهکشان ها عود می سوزند



همان جاها، که اخترها ، به بام قصرها ، مشعل می افروزند



همان جاها، که راهبانان معبدهای ظلمت نیل می سایند



همان جاها، که پشت پرده شب ، دختر خورشید فردا را می آرایند



همین فردای افسون ریز رویائی



همین فردا که راه خواب من بسته است



همین فردا که روی پرده پندار من بیدار است



همین فردا که ما را روز دیدار است



همین فردا که مارا روز آغوش و نوازش هاست



همین فردا ، همین فردا.......



.....من امشب تا سحر خوابم نخواهد برد



زمان ، دربستر شب ، خواب و بیدار است



سیاهی تار می بندد



چراغ ماه ، لرزان ، از نسیم سرد پاییز است



دل بی تاب و بی آرام من ، از شوق لبریز است



به هر سو ، چشم من رو می کند : فرداست



سحر از ماورای ظلمت شب می زند لبخند



قناری ها سرود صبح می خوانند



.....من آنجا، چشم در راه توام . ناگاه :



ترا ، از دور می بینم که می آیی



ترا از دور می بینم که می خندی



ترا از دور می بینم که می خندی و می آیی



.....نگاهم باز حیران تو خواهد ماند



سراپا چشم خواهم شد



ترا در بازوان خویش خواهم دید



سرشک اشتیاقم شبنم گلبرگ رخسار تو خواهد شد



تنم را از شراب شعر چشمان تو خواهم شست



برایت شعر خواهم خواند



برایم شعر خواهی خواند



تبسم های شیرین ترا ، با بوسه خواهم چید



وگر بختم کند یاری ، در آغوش تو ....



ای افسوس ...



سیاهی تار می بندد



چراغ ماه ، لرزان ، از نسیم سرد پاییز است



...

من امشب تا سحر خوابم نخواهد برد ...





فریدون مشیری

ممنون از قدوم سبزتون
دوستدارتون خودم

مینا دوشنبه 10 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 08:18 ق.ظ http://love2life.blogsky.com

جالبه
من نزدیک ۱۰ ساله که به هیچ عنوان نمیتونم با صدای تیک تاک ساعت بخوابم
حتی اگر یک ماه باشه که درست نخوابیده باشم!!!
از بمب ساعتی هم بدتره !
چون میدونی بمب یه موقعی بالاخره میترکه! ولی این تیک تاک لعنتی تمومی نداره...

امین جون!!!:) دوشنبه 17 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 12:07 ق.ظ http://morpheus.blogsky.com

به این جمله دقت کن :
تیک تاک؛ در تاریکی اتاق درست مانند بمب ساعتی می تپید
و تلاش برای نشنیدن، کاملاً بیهوده بود.
این واژه صدا را از نوشته بردار. تیک و تاک و نشنیدن خودشان به اندازه کافی گویا هستند.
پینوشت : این نوشته به طرز غریبی جدی است. آن را دست کم نگیر!
پینوشت پینوشت :Comment بذار! حتی شده با اسامی جعلی!

mohammadreza جمعه 28 تیر‌ماه سال 1387 ساعت 04:46 ق.ظ http://360.com/snoopy_ha

jaleb bud az in khosham umad,baram tadaei shod....sitetet jalebeh

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد